مردانی شاعری بود عاشق امام حسین(ع) و اهل بیت(ع)، از دیار سلمان فارسی , کازرون .
کسی که نفس و قلمش به عشق اهل بیت می تپید.
اما این روز ها یادش مانده و مقبره ای ....
نامش را دیگران نان می کنند، کنگره می گیرند، انجمن می گذارند و ....می روند و فقط صحبت می کنند.
نمی بینند که بر سر مقبره اش به جای "یاسین و فاتحه" دف می زنند و خنده می کنند و عشوه می آیند.
و چه خوردنی... که ساکنان محله فرهنگ شهر کازرون دیگر به آوازهای شبانه این اجتماع (به اصطلاح فرهنگی)، گوش مبارکشان را نوازش داده وعادت کرده اند و با خود زمزمه می کنند که به به ..... نکند زمانه به عقب برگشته و عربده های کوچه مردان و آن بساط ها دوباره به پا شده.
شبی به اتفاق چند تن از دوستان عالی مقام (با اطلاع حضرات بالا دستی) سری به این مکان مبارک زدیم ... آن هم در چه ماهی؟!؟!؟
"ماه مبارک رمضان" .... "ماه قرآن خوانی و ذکر و دعا ...."
به هر ترفندی خود را به اندرون رسانده و مشاهده کردیم که ... به به ... وا اسفا که جماعت از خود بی خود شده , مختلط (دختر وپسر)در حال دف زنی و رقص سما ، بی پروا و رها از هر چه در اطرفشان است و جماعتی به تماشا نشسته وکف زنان.
وصف الحال لژ فراماسون را تداعی می کرد آن هم در مکان عمومی شهر، متعلق به شهرداری و به اسم فعالیت فرهنگی.
جالب این که هر چه با حضرات تماس گرفتیم هیچکس زیر بار نرفت که نرفت.
در حالیکه این جماعت، مجوز سلوکشان را از شهرداری گرفته و بر خود می بالیدند.
قابل ذکر است که این اجتماع، بعد از توقف چند روزه، دوباره کار فغالیت (به اصطلاح فرهنگی) خود را آغاز نموده اند.
واقعاً با اوضاع کنونی جامعه و این همه ندای أین عمار رهبرمان، که اعلام جهاد همه جانبه فرهنگی هم کرده اند، این کارها چه توضیح و چه تشریحی می تواند داشته باشد.
آیا واقعاً کاریست فرهنگی ....؟؟؟
نوشته شده توسط :::نظرات دیگران [ نظر]